|
مي
خوام برم پا
ندارم |
ميخوام
برم پا ندارم من
دلم تنگ ميشه |
من
دلم تنگ ميشه
|
تازه ازخواب پا شدم ساعت ۱۱ صبح هستش چند ساعت ديگه عيد هستش، همينجوری موندم تاپيک عيد رو چی بزارم تو وبلاگم. پنجره رو باز ميکنم ميبينم ديشب بارون اومده زمين خيس هستش کمی باد با هوای ابری. همينجوری دلم ميگيره و ياد آهنگ شادروان فرهاد ميوفتم. آهنگشو پيدا ميکنم و گوش ميدم و ..... سال نو را به همه هموطنانم تبريک ميگم و آرزوی خوشبختی و شادکامی برا همه دارم.
|
بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو بوی یاس جا نماز سفره ی مادر بزرگ با اینا زمستون و سر می کنم با اینا خستگی مو در می کنم شادی شکستن قلک پول وحشت کم شدن سکه ی عیدی از شمردن زیاد |
بوی اسکناس تا نخورده ی لای کتاب با اینا زمستون و سر می کنم با اینا خستگی مو در می کنم فکر قاشق زدن دختر ناز چشم سیاه شوق یک خیز بلند از روی بته های نور برق کفش جفت شده تو گنجه ها با اینا زمستون و سر می کنم با اینا خستگی مو در می کنم .عشق یک ستاره ساختن با دولک |
ترس نا تموم گذاشتن جریمه های عید مدرسه بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب با اینا زمستون و سر می کنم با اینا خستگی مو در می کنم شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن توی جوی لاجوردی هوس یه آب تنی با اینا زمستون و سر می کنم با اینا خستگی مو در می کنم با اینا بهار و باور میکنم !
|
|
نوشته های گذشته
رامونا امیری دختر... |